کفش‌های تا به تا

ساخت وبلاگ
بنده بعد از آمدن در عرض یک ماه و دو ماه نرخ مایحتاج‌تان را می‌کنم چون عهد شاه پوشش آزاد است در این مملکت، باید جوان هر چه می‌خواهد بپوشد، چارخانه، راه‌راه می‌کنم آزادشان از بحر و وزن و قافیه شاعران را غرق خواهم کرد در بحر رفاه ماه را می‌آورم روى زمین تا شاعران ذوق‌شان هر شب بجوشد در تنور داغ ماه شاعران را واقعا با هم برادر می‌کنم تا نیفتد یوسف شعر کسى دی کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 107 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

وضو گرفتم و کردم به ربّ عشق توکّلزدم به رسم ادب بعد از آن به خواجه تفأّلکه حرف پیر خرابات و حقّ صحبت او شدقلم به دست گرفتم بدون هیچ تعلّلقلم به دست گرفتم که از علی بنویسمکه چند بیت بسازم قصیده‌وار تغزّلهمان علی که به وصفش کم است اگر بنشینند به شور، شور و شعور و شعار و شعر و تخیّلهمان علی که به اعجاز خطبه‌های فصیحشبنای قصر سخن را درآورد به تزلزلهمان علی که ز کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 107 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

در باد ورق می‌خورد این دفتر خالیاین غفلت مشهور به تقویم جلالیهرجا بگریزم، غم تو زودتر آن‌جاستاز گریه پرم، ای همه‌جا، جای تو خالی!هرگز شده دریا برود دیدن رودی؟دیدار من و عشق؟ چه بیهوده‌خیالی!از آب حرام است تهی کاسه‌ی مستانبر خوان خدا نیست مگر نان حلالی؟ای هرگز نومید! در این دایره‌ی وهمشوق سفری کو؟ چه سقوطی؟ چه کمالی؟خوب ‌است همه چیز و به‌کام است شب و روز ای ع کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 134 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را

بی‌تابم آن‌‌چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته‌ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن‌‌چنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی‌‌تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

قیصر امین‌پور

کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 127 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

خراب دولت آنم که نگذارد در آید بوشکه با  هر گند نو بر گند کهنه می‌‌نهد سرپوشبه هر انگشت در هر آستینش خفته صد سیفونکه فوری می‌‌کشد سیفونش را، یک آب هم بر روشاگر آرد ز عثمانی دو کشتی کود انسانیالا ای تپه‌‌های خاک پاکم وا کنید آغوشسلوک ویژه‌‌خواری را مقاماتی‌‌ست پیچیده؟!که افشا کردنش ذهن شما را  می‌‌کند مغشوشبرادرهای ایمانی فقط یک شمه از آن رااگر رو کردم  انصاف کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 120 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

ای جمع در وجود تو کل عصاره‌هادرمانده از بیان تواند استعاره‌هابی‌تو دوباره جمعه و بی‌تو دوباره... آه!از رفت و آمد همه‌ی این دوباره‌هابی‌مبتداست هر خبری بی‌حضور توپس بی‌نهاد مانده تمام گزاره‌هاای ماه پشت ابر اگر جلوه‌ای کنیپر می‌کنند دور و برت را ستاره‌هاوقتی برای آمدن توست‌، بی‌گمانخوب است پاسخ همه‌ی استخاره‌هاوقتی ظهور می‌شود اصلی‌ترین خبرمعطوف می‌شوند به سم کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 111 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

آری! هوا خوش است و غزل‌خیز در بهار
باریده است خنده یکریز در بهار

از باد نوبهار -حدیث است- تن مپوش
باید درید جامه پرهیز در بهار!

اما خدا نیاورد آن روز را که آه...
گیرد دلی بهانه پاییز در بهار

بی دید و بازدید تو تبریک عید چیست؟
چندین دروغ مصلحت آمیز در بهار

با دیدنم پر از عرق شرم می‌شوند
گل‌های شادکام دل‌انگیز در بهار

می‌بینم ای شکوفه که خون می‌شود دلت
از شاخه انار میاویز در بهار

محمدمهدی سیار
کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 132 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

در دل تاریک زندان غم فقط مهمان اوستاین میان چیزی که روشن می‌شود ایمان اوستآهن دل‌سنگ را هم کرده پابند خودشاز ارادت این همه زنجیر آویزان اوستمانده‌ام با خود کدام از این دو زندانی‌تر است؟او که زندانی‌است یا آن‌کس که زندانبان اوست؟!این همان خشم است با آن چهره‌ی افروخته؟!اینکه حالا مثل طفلی خفته بر دامان اوستخون دل آب گوارایی که او نوشیده استرنج و غم قوت فراوانی کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 117 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

من شاعرم، کتاب ندارم؛ شما چطور؟!عمری ست جای خواب ندارم؛ شما چطور؟! در بانک های دولتی و غیر دولتیمثل شما حساب ندارم؛ شما چطور؟! نه سبزم و نه قرمز و نه آبی و نه زردباور کنید تاب ندارم؛ شما چطور؟! افسرده ام به خودروی تک سرنشین خویشماشین خوش رکاب ندارم؛ شما چطور؟! زلف مرا زمانه گرفت و ز بیخ کَندمن مشکل حجاب ندارم؛ شما چطور؟! هر ساعتی به خانه بیایم دلم خوش استیک کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 130 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44

تو هم خنجر بزن، من زخم کاری دوست دارمشبیه موزه هایم، یادگاری دوست دارمشکوه بیستون هستم که از تکرارها خسته‌امبیا فرهاد شو، من کنده کاری دوست دارمفقط لج می کنی من عاشق این کارها هستمگلم من شاعرم ناسازگاری دوست دارمتو دعوت نیستی در خلوتم اما بیا گاهیبیا که میهمان افتخاری دوست دارمتو مثل بهمنی آرامی و محجوب اما منشبیه منزوی، دیوانه واری دوست دارمتو خود را دوست د کفش‌های تا به تا...
ما را در سایت کفش‌های تا به تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 148 تاريخ : جمعه 11 خرداد 1397 ساعت: 18:44